آنگاه که تصمیم گرفتم؛ دوست بدارم
سعی کردم از دل دوست ندارم، چرا که آفتش تنفر است!
از عقل هم نه، چرا که خشک است و با احساس درنمیآمیزد!
از قلم هم نه، چرا که آفتش غلو و مبالغهگویی است!
از چشم هم نه، چرا که با منطق در نمیآمیزد!
من دوست دارم که با اندیشه دوست بدارم، چرا که در مرتبهای بالاتر از دل و عقل و قلم و چشم برمیگزیند که رسمش ماندگاری است و هرگز فنا نمیپذیرد.
تاریخ : شنبه 89/3/8 | 10:24 عصر | نویسنده : شهیدی | نظرات ()